ریحانهریحانه، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 1 روز سن داره
زهرازهرا، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 1 روز سن داره

ریحانه کوچولو

عروس ریحانه

این عروس خانم را عمو جان عیدی بهت داده خیلی دوستش داری ولی چون صداش زیاده قایمش می کنم یک روز صبح از خواب که بلند شدی گفتی کو عروس؟ انگار خوابشو دیده بودی من هم دلم سوخت دادم کلی باهش بازی کردی بعدش دوباره قایمش کردم. این جا هم با عروس خانم دست دادی تا باهم برقصین. ...
31 خرداد 1391

باغ کوچک خاله

خاله محبوبه یک باغ کوچولو ولی با صفا خریده دیروز همگی با هم نهار رفتیم اونجا خیلی خوش گذشت. بعد از ظهر تو و یاسمن و سحر و فاطمه کوچولو حسابی خوابیدین. این جا وقتی عکس می گرفتم سحر و فاطمه اینجا نبودن. ...
31 خرداد 1391

دختر کدبانو

عزیز دلم دیروز می خواستم خونه را جارو بکشم نزاشتی همش می گفتی بده من جارو بکشم. وقتی تو، تو خونه هستی نمی زاری ظرف بشورم و یا جارو بکشم همش می خواهی که تو این کارها را بکنی. نمی دونم بزرگ بشی چی میگی.رو فرش که جارو مکشیدی وقتی روان حرکت نمی کرد می گفتی سنگینه. ولی رو کاشی راحت حرکت می کرد. دوست دارم عزیزم   ...
31 خرداد 1391

باغ انگور

جمعه به همراه زن عمو وعمو رفتیم باغ انگور زن عمو اینا تا برگ بچینیم. تو هم کمک می کردی ولی هر برگ را سه وچهار تکه می کردی می گذاشتی تو پلاستیک به طوری که به درد ته قابلمه هم نمی خورد. ...
28 خرداد 1391

رویا نی نی ریحانه

این عروسک اسمش رویا است. تو خونه که تنها هستی با اون بازی می کنی اینجا تلویزیون را باز کردی و رویا را گرفتی طرفه تلویزیون تا نگاه کنه و همش به رویا می گفتی نگاه کن. ...
21 خرداد 1391
1